وقتی به یوسف گفتند تورادوست داریم فرمود دوست داشتن شما به چه کا رمن می آید پدرم مرا دوست داشت خود به درد هجران مبتلا گشت ومن داخل چاه افتادم زلیخا مرادوست داشت خود شهره ی شهر شد ومن به زندان افتادم پس فقط خدارادوست بدارید تا نه بلا ببینید ونه دردسر بیافرینید
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 15390
کل یادداشتها ها : 67
قالَ الصادق عَلیه السَلام:
یافُضَیل ! العُبُودیةُ جَوهَرَةٌ کُنهُهَا الرُّبوبِیِّة
عبودیت جوهره ای است که نهایت وکنهش ربوبیت است.
مَــن از آن روز که در بنـــد تـــوام آزادم
ایمان ضعیف عامل گناه
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَیَّدَ الْمُؤْمِنَ بِرُوحٍ مِنْهُ تَحْضُرُهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُحْسِنُ فِیهِ
وَ یَتَّقِی وَ تَغِیبُ عَنْهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُذْنِبُ فِیهِ وَ یَعْتَدِی» [1کتاب کافی ؛ ج2 ؛ ص268}
در روایت داریم در حال گناه کردن ایمان در فرد نیست.
آدم موقعی که مشغول گناه است ایمان در او نیست،
وقتی گناهش تمام می شود عقلش سر جایش می آید
و آنوقت به سرش می زند که چه کار بدی کرده و توبه می کند.
این روایت مال آن ایمانهای ضعیف است که گاهی در فرد هست و گاهی در فرد نیست
یعنی در زمان گناه ایمان نیست و زمانی هم که گناه نمی کند ایمان هست،
{ اما اگر فرد به اطاعت فرمان خدا ادامه بدهد به نقطه ای می رسد که دیگر ایمان او غایب نمی شود و همیشه حاضر است و آنوقت هیچوقت گناه نمی کند و معصوم می شود}
البته دارای عصمت عملی میشود نه اینکه مانند معصومین علیهم السلام بشود.
پرسش و پاسخ از حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه