وقتی به یوسف گفتند تورادوست داریم فرمود دوست داشتن شما به چه کا رمن می آید پدرم مرا دوست داشت خود به درد هجران مبتلا گشت ومن داخل چاه افتادم زلیخا مرادوست داشت خود شهره ی شهر شد ومن به زندان افتادم پس فقط خدارادوست بدارید تا نه بلا ببینید ونه دردسر بیافرینید
بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 15394
کل یادداشتها ها : 67
خداوندا!
دردم را بیشتر کن
زخمم را چرکین تر
تبم را تندتر
و چنینم نگه دار، مبادا که آرامش، فراموشی بیاورد